برندینگ، مدیریت ساخت توسعه تقویت و ارتقا برند، مشاور برندسازی

مدیریت برند BRAND مشاور برند مدیریت برند و برندسازی تکنیک های برند brand management افزایش فروش ارتقا برند مدیریت نام و نشان تجاری برندسازی و مدیریت برند کارگاه های آموزشی ساخت برند برند سازی برندینگ طراحی برند نام و نشان تجاری دوره آموزش جامع مدیریت برند اصول مهندسی برند سمینار برند تبلیغات همایش سمینار برند حرفه ای برنامه ریزی و تدوین استراتژی برند پیشبرد و ترفیع برند انواع برند BRAND همایش برند راهکارهای عملیاتی افزایش فروش Increase Sales برندینگ ، مدیریت ارتباط با مشتریان، CRMمشاور مدیر عامل،

برندینگ، مدیریت ساخت توسعه تقویت و ارتقا برند، مشاور برندسازی

مدیریت برند BRAND مشاور برند مدیریت برند و برندسازی تکنیک های برند brand management افزایش فروش ارتقا برند مدیریت نام و نشان تجاری برندسازی و مدیریت برند کارگاه های آموزشی ساخت برند برند سازی برندینگ طراحی برند نام و نشان تجاری دوره آموزش جامع مدیریت برند اصول مهندسی برند سمینار برند تبلیغات همایش سمینار برند حرفه ای برنامه ریزی و تدوین استراتژی برند پیشبرد و ترفیع برند انواع برند BRAND همایش برند راهکارهای عملیاتی افزایش فروش Increase Sales برندینگ ، مدیریت ارتباط با مشتریان، CRMمشاور مدیر عامل،

برندینگ، مدیریت ساخت توسعه تقویت و ارتقا برند، مشاور برندسازی

علی خویه
09122991608

ساخت، توسعه، تقویت و ارتقا برند
با بیش از 18 سال تجربه ی اجرایی
نویسنده ی کتاب مرجع "مدیریت برند"


-تفکر برند

- تعریف جدید اصول مدیریت برند

- تغییر نگرش به سوی واقعیت برند

- تفکر خلاق در برند سازی

ارتقای مهارت


- مهارتهای برند سازی

- مهارت برند داری

- مهارت برند شناسی

- مهارت ساخت و مدیریت عناصر یک برند

- فرایند تصمیم گیری مشتریان و مصرف کنندگان درباره برند

- مهندسی ارزش برند

- مهارت پیشبرد و ترفیع برند

- مهارت تحقیقات برند

- مهارت حفظ برند

- مهارت کنترل برند

- مهارت هویت سازی برند

- مهارت شخصیت سازی برند

- شیوه تهیه و تحلیل اطلاعات برند

- معاینه فنی برند

- سبگ های برندسازی

- تفکر خلاق در مدیریت نام و نشان تجاری

کارگاه


- کارگاه طراحی ساخت و مدیریت یک برند

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۵ فروردين ۹۶، ۱۷:۵۹ - برندسازی و ساخت برند
    بسیار عالی

۲۶۰ مطلب توسط «برندسازی و ساخت برند» ثبت شده است

انجام مذاکره استراتژیک

برندسازی و ساخت برند |
نقشه ی راه برای  انجام مذاکره استراتژیک
بریان دیتمیر و راب کپلین در کتاب خود با عنوان «مذاکرات استراتژیک: یک فرآیند 4 گامی در عبور از موانع برای انجام مذاکره کاری اثرگذار رویکرد متفاوتی را با آنچه تا کنون خواندیم در زمینه مذاکره استراتژیک عرضه می کنند. آنها در ابتدا به بحث ضرورت انجام مذاکره در قالب فرآیند مذاکره استراتژیک می پردازند. به این منظور ابتدا آنها نتایج مطالعات خود را در زمینه تغییر نگرش بازار از آنچه در 20 ساله گذشته بوده و آنچه امروز برقرار است را گزارش کرده و نتیجه می گیرند که و هم چنین آنها اشاره می کنند که آنها بیان می دارند که اول اینکه: اگر توافقی حاصل نشود، پیامدهای ناشی از دست نیافتن به توافق کدامند؟ دوم اینکه: اگر توافقی حاصل شود، موارد دلخواه ما برای لحاظ شدن در توافق کدامند؟ در شکل 1 نمای یک طرحانه آمده است. یک طرحانه شامل لیست های تمایلات دو طرف مذاکره و همچنین تعیین عواقب ناشی از دست نیافتن به توافق برای دو طرف است. بنابراین هر کدام از طرفین مذاکره می بایست لیست تمایلات و همچنین عواقب ناشی از عدم توافق را در یک طراحانه برای خود و طرف مقابل پیاده سازی نمایند. و نیز همانطور که در شکل 1 نیز نمایان است، منطقه توافق و یا فضایی که در آن دو طرف به توافق دست پیدا می کنند ناحیه ای است که در آن تمایلات دو طرف لحاظ شده باشد.
فرآیند 4 گامی اشاره شده در عنوان کتاب همان طور که آنها بیان می دارند فرآیند مذاکره علاوه بر این شما را قادر می سازد تا مذاکره را به نحوی مدیریت کنید که نه فقط به موضع برد-برد دست یابید بلکه با ساختن یک حقیقت شگرف به مافوق مفهوم برد-برد نایل آیید. همان طور که در شکل 2 نیز نشان داده شده است این چهار گام عبارتند از: 1.برآورد 2.اعتبار سنجی طرحانه 3.بکارگیری طرحانه به منظور خلق ارزش 4.بکارگیری طرحانه در جهت تقسیم ارزش. به منظور پیمودن گام اول می بایست دو تمرین پشت سر گذاشته شود اول اینکه عواقب عدم توافق اعم از تأثیرات مثبت و منفی برای خودتان و مشتریتان تخمین زده شود و دوم تخمینی از لیست تمایلات برای طرفین بدست آید. در گام دوم دقت تخمین های انجام شده در گام اول مورد بازبینی قرار می گیرد. در گام سوم به دنبال یافتن آن هستیم که بدانیم چه چیزهایی سبب خلق ارزش کاری قابل اندازه گیری برای طرفین مذاکره می شود. گاه ممکن است مسائلی که در نگاه اول برای شما بی ارزش باشد در سبب جذاب تر شدن قرار دارد برای طرف مقابلتان شود. گام چهارم، در اینجا حقیقت داده های جمع آوری شده را در قالب «پیشنهادهای چندگانه برابر مستحکم می کنیم. حداقل شما می بایست  3 پیشنهاد با ارزش یکسان داشته باشید که قابل ارائه به طرف مقابل در مذاکره باشد.
شاید فهم مطلبی که در ابتدا در مورد رویکرد متفاوت طرحانه در جهت انجام مذاکره استراتژیک بیان شده در اینجا میسر گردد. دلیل بر این مدعا این است که تا کنون به نوعی همه مدل ها و گفته ها حول محور استراتژی های همکاری و رقابت استوار بودند اما در اینجا همان طور که مشخص شضده است اساساً اگر مذاکره در هر شرایطی روی دهد رویکرد، رویکرد خلق ارزش است. از این جهت است که آنها اشاره می کنند که و در حقیقت شما را توانمند می سازند تا به ارزشیابی صحیحی از کسب و کار قابل اندازه گیری رسیده و بتوانید به دستاوردی عظیمی دست یابید.
  • برندسازی و ساخت برند

مدل مذاکره کلود آلوین

برندسازی و ساخت برند |
مدل کلود آلوین
کلود آلوین آزمایشی را بر اساس شبیه سازی برت ترتیب داده است که در این آزمایش سه گروه مذاکره کننده وجود دارند که دو گروه آنها فروشنده و یک گروه خریدار هستند. تلاش بر آن بوده است که هر سه گروه از پتانسیل گزینش استراتژیهای رقابتی و همکاری بهره مند باشند. هدف در انجام این آزمایش نیز بررسی شرایطی بود که به واسطه آنها شرکت کنندگان اهداف و استراتژی های خود را بر می گزیدند.
در آزمایش آلوین مشخص شد که به طور خاص، موضع قدرت تیم مذاکره کننده و همچنین سطح نگرانی برای نتیجه طرف مقابل در مذاکره دو عاملی هستند که به روشنی قصود و عزم شرکت کنندگان در مذاکره و همچنین ملاحظات مد نظر در مورد انتخاب تاکتیک هایشان را تعیین می کنند. اما در سطحی متفاوتف باید بیان داشت که پیش بینی نفوذ بر  روی انتخاب های استراتژیک چه توسط اهدافی و چه توسط انتظارات مذاکره کنندگان از شرایط نتایج حاصله، کار پیچیده و سختی است. سوالی که همچنان باقی است اینکه چه چیز منجر به انتخاب آن می شود که مذاکره کنندگان میان استراتژی همکاری و رقابت در شروع رابطه شان یکی را برگزینند و نیز سوال پیچیده دیگر آن است که مذاکره کنندگان چگونه مسیر استراتژیک خود را در این دو بعد بر می گزینند؟ با استفاده از عامل توازن قدرت در شبیه سازی و مانور بر روی گروه ها در این آزمایش می توان اثر اهداف و انتظارات بر نتایج آشکار ساخت.
جنبه جالب این آزمایش است آن است که وقتی گروهی اهداف منطقی را تعیین کردند، تمایل دارند همتای آن خود را مجبور کنندد پیشنهادات آنها را بپذیرند، حتی اگر طرف مقابلشان بتوانند به سادگی به این اهداف نائل آیند. و نیز می توان فهمید در حالی که رویکرد حل مسئله می تواند برای هر دو طرف خوب و مفید باشد، تمایل به استفاده از قدرت به منظور حفظ منافع حتی با اهداف متوسط نیز وجود دارد. وقتی توازن قدرت تغییر کند، نه تنها نتیجه در مقایسه با اهداف مطلوب نمی ماند بلکه ایجاد اعتماد نیز به علت استراتژی های توزیعی که قبلا استفاده شده مشکل می شود. بنابراین در اینجا می توان اهمیت انتخاب استراتژی توزیعی را دریافت و همانطور که پیشتر به گفته استفان توماس نیز اشاره شده بود، باز هم تأکید می کنیم که توجه خاص به مواردی که استراتژی رقابتی در آنها مورد استفاده قرار می گیرد امری بسیار ظریف است که هرگز نباید ساده انگاشته شود.
وقتی توازن قدرت متزلزل و سطح اعتماد کم باشد تمایل به در نظر گرفتن فرصت ها وجود دارد مخصوصا فرصت هایی که می تواند وضعیت را بر حسب قدرت تغییر دهد یا تایید کند. بنابراین اهداف انعطاف پذیری (متوسط) باقی می مانند در حالی که انتظارات هنوز می تواند بالا باشد. استراتژی بکار رفته در آن مورد عمدتا بسته به علاقه به نتیجه طرف دیگر، فرصت طلبانه و مبارزه ای یا حتی تدافعی است. در مورد نگرانی زیاد برای نتیجه طرف دیگر، رویکرد حل مسئله بهترین نتایج را برای شرکت کنندگان در آزمایش حاصل می کند اما در این وضعیت سطح اعتماد پایین و گاهی اوقات سطح بالای اهداف و انتظارات شرکت کنندگان مذاکره کنندگان را مجبور می کند تا استراتژیشان تدافعی باشند.
با همه تلاشی که آلوین از خود در مورد ارائه یک مدل انتخاب استراتژیک نشان داده است و تمامی فرضیات خود را با آزمایشی جالب سنجیده است اما باید گفت مدل او فاقد جامعیت کامل است البته خود او نیز در مقاله اش به این نکته اذعان دارد و اشاره می کند که در آزمایش او اهداف پایین که در حقیقت به منزله وضعیت علاقه کم برای رسیدن به هدف مورد نظر است به علت موقعیت و هدف مذاکره اتفاق نیفتاده است. و همچنین وضعیت ها مثل سطح اعتماد بالا و توازن قدرت نامطلوب نیز سنجیده نشده است. از طرفی چون در حقیقت جدول آلوین گزارش آزمایش اوست. فقط در مورد ترکیب های خاصی از این عوامل بحث شده و در مورد ترکیب های محتمل دیگر نیز اصلا بحث به میان نیامده است. با این همه نوآوری مدل آلوین نسبت به مدل های قبلی اش ارائه استراتژی های موازی است. این نوآوری باز هم سخن دوپونت را به خاطر می آورد که استراتژی ها همیشه محض یا کلی نیستند بلکه می تواند بسته به تکامل پروسه مذاکره با هم ترکیب شوند.
  • برندسازی و ساخت برند

مدل مذاکره کاترلینو

برندسازی و ساخت برند |
مدل کاترلینو
از نظر کاترلینو دو معیاری که بیشترین اهمیت را در جهت وضع یک استراتژی دارند عبارتند از «اعتماد» و «نقطه قوت». کاترلینو این دو بعد را به صورت کم و زیاد برای بعد اعتماد و نیز در سه سطح مطلوب، متنزلزل و نامطلوب برای بعد توازن قدرت تقسیم بندی کرده و شش انتخاب استراتژیک متفاوت را عرضه می کند. و نی او این شش انتخاب را به دو دسته رویکرد های توزیع و رویکردهای متحدکننده تقسیم بندی می کند. استراتژی های توزیعی از دیدگاه کاترلینو عبارتند از «سرکوب گرایانه»، «فرصت طلبانه» و «تدافعی» و همچنین استراتژی های متحد کننده از دیدگاه او عبارتند از «همکاری متعادل»، «حل مسئله» و «رابطه محور».
به طور مثال، در مدل کاترلینو داشتن موضع نامطلوب از نظر توازنن قدرت در کنار عدم اعتمادی که در جریان مذاکرات حکم فرماست مذاکره کننده را مجبور به اتخاذ استراتژی تدافعی می کند اما این در حالی است که اگر مذاکره کننده بتواند موضع خود را به حالت متزلزل در آورد همه چیز وابسته به ذکاوت او بوده چرا که در شرایط عدم اطمینان توقع همکاری داشتن امری دور از ذهن است و این فرصت طلبی طرفین مذاکره است که نتایج را مشخص می کند.
  • برندسازی و ساخت برند

مدل پروت در مذاکرات

برندسازی و ساخت برند |
مدل پروت
پیش از انجام مذاکره و هنگام تعیین استراتژی ورود به مذاکره سوالات متعددی در زمینه تعیین استراتژی مطرح می شود به منظور پاسخگویی در قبال چنین سوالاتی پروت کوشید تا مدلی را در زمینه تعیین استراتژی قبل از مذاکره مطرح کند. در واقع پروت در 1981 یک «مدل انتخاب استراتژی» عرضه کرد و برای آن سه استراتژی احتمالی اصلی را شناسایی کرد: امتیازدهی طرفه، رفتار رقابتی و رفتار تعاونی. شکل گیری این مدل منحر به شکل گیری مدل «مدل نگرانی دو گانه» در 1983 گردید پروت در مدل نگرانی دوگانه گزینه های پیش رو را وابسته به دو متغیر اصلی نشان می دهد. علاقه و یا نگرانی درباره نتیجه و ماحصل مذاکره برای خود و درباره نتیجه و ماحص طرف مقابل در واقع دو متغیر اصلی ما را تشکیل می دهد. در حقیقت مدل ارائه شده توسط پروت استراتژی های محتمل را در قالب یک مدل انگیزش ترکیبی را عرضه می کند.
از نظر پروت، رویکرد حل مسئله که تنها استراتژی متحد کننده است. همان طور که در جدول نیز بیان شده است رویکرد حل مسئله در قبال سطح بالایی از نگرانی برای نتیجه و ماحصل طرف مقابل از انجام مذاکرات حاصل می گردد، در حقیقت این نگرانی سبب ایجاد سطح مشخصی از اعتماد در طرف مقابل گشته و منجر به همکاری در طول پروسه مذاکره خواهد شد. در حقیقت مدل پروت از این جهت بسیار نزدیک با آنچه در قسمت قبلی در مورد همکاری و رقابت دیدم است. پروت از جمله اولین افرادی است که به این گونه بر اهمیت استراتژی همکاری تأکید دارد.
  • برندسازی و ساخت برند

مدل های انتخاب استراتژی مذاکره

برندسازی و ساخت برند |
. مدل های انتخاب استراتژی
مدل های انتخاب استراتژی در حقیقت مدل هایی هستند که به کمک آنها و با توجه به متغیرهایی که در آنها عرضه شده است، می توان یک استراتژی را برگزیند. این نوع مدل ها در وهله اول گر چه ممکن است به نوعی با روح مدیریت استراتژیک در تضاد به نظر رسد اما نباید این مهم را در مذاکره از نظر دور داشت که همان طور که قبلا نیز بیان شده است مذاکره بیش و پیش از آنکه به کلام وابسته باشد به دارایی های رابطه ای و بن روابط انسانی عجین شده است، بنابراین بسیار بسیار با اهمیت است که هر مذاکره کننده ای بداند دقیقا با چه رویکردی قرار است وارد مذاکره شود و با چه رویکردی قرار است به آن ادامه دهد. در حقیقت این مدل ها نه برای پیش بینی همه چیز بلکه برای روشن شدن ذهن مذاکره کننده و به طور کلی روش انجام مذاکره بسیار لازم و ضروری می نمایند. همانطور که دوپونت توضیح داده، استراتژی ها همیشه محض یا کلی نیستند بلکه می تواند بسته به تکامل پروسه مذاکره با هم ترکیب شوند.
 
http://negotiation-school.ir/%D9%85%D8%AF%D9%84-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA/
 
http://negotiation-school.ir/%d9%85%d8%af%d9%84-%d9%85%d8%b0%d8%a7%da%a9%d8%b1%d9%87-%da%a9%d8%a7%d8%aa%d8%b1%d9%84%db%8c%d9%86%d9%88/
 
http://negotiation-school.ir/%d9%85%d8%af%d9%84-%d9%85%d8%b0%d8%a7%da%a9%d8%b1%d9%87-%da%a9%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%a2%d9%84%d9%88%db%8c%d9%86/
 
  • برندسازی و ساخت برند

استراتژی رقابت در مذاکره

برندسازی و ساخت برند |
استراتژی رقابت در مذاکره
استراتژی رقابت در مذاکره با عناوین متفاوتی را چون برنده ، بازنده، توزیعی، فردگرایانه و تهاجمی شناخته می شود. استراتژی مذاکره رقابتی را به عنوان تعریف کرده اند. بر خلاف مذاکره کنندگان که بر پایه استراتژی همکاری به مذاکره می پردازند، مذاکره کنندگانی که استراتژی رقابتی را بر می گزینند قصد آن را ندارند تا اطلاعات را با همتای مذاکره کننده خود به اشتراک بگذارند و حین حال اغلب آنها بر روی انجام یکباره مذاکره و یا توافقات کوتاه مدت متمرکز دارند. مذاکره کنندگان رقابتی تنها نگرانی شان در مورد نتایج خودشان است و آرزو دارند تا در تمامی موارد هزینه بر بدون در نظر گرفتن اهداف یا نیازهای دیگر مذاکره کنندگان برنده باشند. به عنوان مثال، خرده فروشی که از استراتژی رقابتی در مذاکره خود با تأمین کننده اش استفاده می کند ممکن است فشار بیاورد تا تأمین کننده مدت زمان تحویل محموله اش را کاهش دهد که در واقع اگر این اتفاق بیافتد خرده فروش می تواند تا مقدار موجودی کالایی را که در حمل دارد، کاهش دهد. اگر تأمین کننده در پاسخ به تقاضای او بگوید که قادر به برآوردن چنین تقاضایی نیست، خرده فروش تهدید می کند که میزان محصولی را که سفارش می دهد کاهش داده و یا تولید کننده دیگری را برای انجام کسب و کار خود انتخاب خواهد کرد.
در حالی که مذاکره کنندگان بر پایه استراتژی همکاری بر روی دستیابی به نتایج مطلوب به صورت مشترک تأکید دارند، مذاکره کنندگان رقابتی بر روی نتایج فردی متمرکز شده اند. تحقیقات تجربی نیز موید این مطلب است که مذاکره کنندگانی که استراتژی رقابتی را بر می گزینند بیشتر متوجه نتایج سودهای فردی هستند. از سوی دیگر، مذاکره کنندگانی که استراتژی همکاری را انتخاب می کنند بیشتر به نتایج مشترک مطلوب می رسند. همچنین نتایج تجربی نشان می دهد که استفاده از استراتژی رقابتی سبب کاهش سطح داشته های رابطه ای خاص، همیاری ها، اعتمادها و فرآیند یکپارچه سازی ها می شود. بنابراین توجه خاص به مواردی که استراتژی رقابتی در آنها مورد استفاده قرار می گیرد امری بسیار ظریف است که هرگز نباید ساده انگاشته شود. تصور می سود استفاده از استراتژی مذاکره رقابتی بیشتر در شرایط خریدهای یکباره، روابط بده-بستانی و مواقعی می خواهیم از صمیمت و تماس نزدیک اجتناب ورزیم، مناسب باشد.
  • برندسازی و ساخت برند

استراتژی همکاری در مذاکره

برندسازی و ساخت برند |
استراتژی همکاری در مذاکره
استراتژی همکاری در مذاکره با عناوین متفاوتی را چون متحد کننده، مشارکتی، رویکرد حل مساله، و برنده –برنده شناخته می شود. مذاکره کنندگانی که از استراتژی همکاری استفاده می کنند، اطلاعات خود را با دیگر طرف های مذاکره شان به اشتراک می گذارند. این به اشتراک گذاری اطلاعات مذاکره کننده ای را که بر پایه همکاری مذاکره می کند، قادر می سازد تا نیازها و خصوصیات همه طرف های درگیر در مذاکره را بررسی کند به جای اینکه نیاز باشد تا به سوء استفاده از تفاوت های طرفین مذاکره روی آورد. هدف استراتژی همکاری حل و فصل مسائل مربوط به منافع متفاوت و ارائه سود های مشترک برای طرفین مذاکره است، برآوردن این هدف، نتیجه مطلوبی ست که مذاکرات خاص همکاری در پی آن است. استراتژی همکاری را می توان بیشتر مناسب زمینه روابط بلند مدت که فرصت هایی برای مذاکرات آتی در آن وجود دارد و همچنین مناسب مذاکرات در زمینه حمایت از بهبود کلی عملکرد زنجیره تأمین دانست. اما باید دانست این ادعا ها اغلب فاقد شواهد تجربی ست. که در آن می تواند بیشتر متناسب با روابط بلند مدت اهداف و ویژگی های استراتژی همکاری در جدول 1 مشخص شده است.
  • برندسازی و ساخت برند

رویکردهای استراتژیک به مذاکره

برندسازی و ساخت برند |
رویکردهای استراتژیک به مذاکره
در مقدمه بحث سعی بر آن بود تا ضمن آشنایی با مفهوم کلی مذاکره استراتژیک مختصری پیرامون رویکردهای شاخص در این زمینه عنوان گردد. در این قسمت تلاش و همت خود را بر بسط و شرح آنچه در قسمت قبلی به گونه ای مختصر و گذار بیان شده، خواهیم گذاشت. و نیز خواهیم کوشید تا فضای عملیاتی مباحث از نظر دور نشده و به گونه ای مطالب پیش رود که امکان عملیاتی کردن تمامی مباحث تئوری مقدور باشد، چرا که علم مدیریت همانگونه که از دل دنیای واقعی بر خواسته، می بایست قابل استفاده در دنیای کنونی باشد تا رسالت خود را به نحو احسنت به انجام رسانده باشد.
1-2. همکاری یا رقابت
می توان استراتژی های مذاکره را به عنوان «الگوهای تعاملی» تعریف کرد که توس طرفین مذاکره در جهت دستیابی به حل و فصل اختلافات و تعارضات پیش آمده مورد استفاده قرار می گیرد. خریداران و تأمین کنندگان استراتژی های متفاوتی را بسته به اهمیت مسائل مورد مذاکره و نیز وجود و یا عدم وجود ارتباط با طرف مذاکره خود انتخاب می کنند. این استراتژیها اغلب در مرحله برنامه ریزی فرآیند مذاکره مورد استفاده قرار می گیرند. دو نوع رایج استراتژی های مذاکره که به صورت سنتی در مذاکرات تأمین کنندگان و خریداران مورد استفاده قرار می گیرند: همکاری و یا رقابت است. این استراتژی ها به عنوان یک دوگانگی مطرح می گردند به این معنا که مذاکره کنندگان می بایست یکی یا دیگری با به خدمت بگیرند و در حقیقت انتخاب کنند.
  • برندسازی و ساخت برند

مذاکرات استراتژیک

برندسازی و ساخت برند |
دو نوع معمول از استراتژیهای مذاکره که در تحقیقات پیشین مشخص شده اند عبارتند از «همکاری» یا «رقابت» که در حقیقت بکارگیری هر کدام از این استراتژی ها نوع داخل شدن و بهم پیوستگی طرفین مذاکره را در رویارویی های آنان مشخص می کند. استراتژی مشارکتی در پی دستیابی به نتیجه ای ست که طرفین مذاکره از آن سود ببرند و در طرف مقابل استراتژی رقابتی بر سودهای یک جانبه تمرکز دارد.
نقطه نظر پروت در زمینه تعیین استراتژی مذاکره بر مبنای پاسخ به چند سوال هنگام تعیین استراتژی قبل از انجام مذاکره استوار است. پروت در حقیقت یک مدل انتخاب استراتژی عرضه می کند که بعدها به شکل گیری «مدل نگرانی دو گانه» منجر می شود.
از نقطه نظر کاترلی نو دو معیار مهم برای تعیین استراتژی سطح اعتماد و نقطه قوت است. او در ترکیب کردن این دو بعد در سه سطح مختلف، شش انتخاب استراتژیک ارائه می دهد، در حقیقت کاترلینو نیز مانند پروت یک مدل انتخاب استراتژیک عرضه می کند.
کلود آلوین نیز مدل انتخاب استراتژی خود را با توجه به  معیاری که در سطوح مختلف ترکیب شده اند عرضه کرده است. شاید بتوان گفت مدل آلوین به گونه ای منعطف تر از پروت  کاترلینو بیان شده است چرا که در پاره ای انتخاب های استراتژی موارد به صورت موازی عرضه شده اند.
بریان دیتمیر و راب کپلین در کتاب خود با عنوان مذاکره استراتژیک نگرش متفاوتی را عرضه می کنند. آنها اشاره دارند که « در هر مذاکره فارغ از آنکه چه کسی آن را سرپرستی می کند یا در کدام موقعیت اتفاق می افتد، می توان طرحانه ای را به منظور پیمودن مسیرهای مشابه در مذاکره طراحی نمود.» در ادامه آنها توضیح می دهند که چگونه پی ریزی یک مذاکره استراتژیک به پایه طراحانه ای مسیر می گردد. و نیز تشریح می کنند که چنین طرحانه امکانی برای طرفین مذاکره بوجود می آورد که به بیشتر از آنچه فکر می کردند، دست یابند. در حقیقت رویکرد نوین مذاکره استراتژیک به گونه متفاوت در این کتاب عرضه می شود.
در اینجا قصد بر تعیین بهترین مدل یا برترین رویکرد نیست که البته عملا هم چنین رویکری اصلا وجود ندارد چرا که هر رویکرد مبنا بر متضیات خود تعریف شده است. اما مهم این است که ضمن آشنایی با مدل های برتر بهترین گزینه را برای انجام مذاکره استراتژیک در شرایط مختلف برگزیند.
  • برندسازی و ساخت برند

استراتژی مذاکره

برندسازی و ساخت برند |
گرچه مذاکرات در زمینه های مختلف در جهان با تفاوت هایی همراهند اما می توان گفت مذاکره، دست مایه ای ست از دو عنصر اساسی «همکاری و رقابت». تمامی تکنیک ها، تاکتیک ها و استدلالات و به طور کلی هر آنچه یک مذاکره کننده در پروسه کاری خود عیان می سازد، در واقع انتخاب استراتژیکی ست میان این  دو عنصر اساسی. گر چه نگاه استراتژیک به این گونه در مورد وظایف یک مذاکره کننده ممکن است خیلی در میان کسانی که مسئولیت این امور را به دست دارند شناخته شده نباشد اما این واقعیت که توافق و راهبردی که در آن مشخص شده است، آینده یک سازمان را رقم می زند می تواند ما را به عمق استراتژیک بودن وظایف یک مذاکره کننده واقف سازد. بنابراین نگاه استراتژیک به معقوله مذاکره از ساده ترین انتخاب ها تا شکل گیری مفهم «مذاکره استراتژیک» متبلور است.
با نگاهی اجمالی به سای هایی که به پایش دستاوردهای علمی و مقالات می پردازد می توان دریافت که تنها عبارت «مذاکره استراتژیک» به عنوان یک اصطلاح متداول در مجامع علمی در آمده و به همین خاطر درعناوین مقالات و دیگر دستاوردهای علمی نیز مکررا دیده می شوند. مثلاً اگر در موتور جستجوی گوگل اسکالر در این مورد جستجو نماییم خواهیم دید که 56 دستاورد علمی که این عبارت در عناوین آنها آمده است برایمان فهرست می شود که از این میان حدود 9 عنوان از این دستاوردها کتاب هایی هستند که در این زمینه نگاشته شده اند. این خود گواه آن است که جامعه علمی روز دنیا به مفهوم مذاکره استراتژیک نگاه جدی داشته و مطالات گسترده ای را تحت این عنوان پی گرفته است که ثمرات آن در آینده قطعا راهگشای مسیر در پیش گرفته شده، خواهد شد.
نیکولوپولاس در کتاب خود تحت عنوان «مذاکره کردن به صورت استراتژیک» بیان می دارد آنچه مذاکره استراتژیک را می آفریند چیزی نیست که از قبل به مذاکره کننده دیکته شده باشد بلکه در حقیقت استراتژیک بودن یک مذاکره به شیوه تفکری است که در طول مذاکره به خدمت گرفته می شود. بنابراین روشن می گردد که در حقیقت مذاکره استراتژیک کنکاشی ست پیگیر به منظور یافتن بهترین راه ممکن برای رفع مشکل یا مساله پیش رو. از این روست که دادن تعریف منسحم و جامع و مانعی از مفهوم «مذاکره استراتژیک» امری منطقی به نظر نمی آید چرا که این مفهوم اصولا در قالب مذاکره و در بطن آن شکل می گیرد و هر اندازه که مفهوم استراتژیک خود سهل الممتنع است مفهوم مذاکره استراتژیک نیز سهل الممتنع می نماید. و نیز گاوین کندی از استاد دانشگاه هریوت وات در این باره بیان می دارد که تمرکز مذاکره استراتژیک بر تولید و اجرایی استراتژی مذاکره است.
استراتژی در حقیقت یک سری از بدیهیات نیست که بتوان آن را به صورت طوطی آموخت بلکه حقیقتاً استراتژی شامل به خدمت گرفتن تجزیه تحلیل متفکرانه در حل مشکلات دنیای واقعی است. بنابراین مذاکره استراتژی دنبال کند پیرامون نمونه مثال هایی ست که کاربرد مفاهیم مدل فرآیندی خود را در جهان واقعی نشان دهد.
  • برندسازی و ساخت برند