آکادمی مذاکره ایران
برندسازی و ساخت برند |
تقریبا سال 1391 با تعدادی از اساتید دانشگاه یک موضوعی را به نام آکادمی مذاکره ایران بنیانگذاری کردیم و ازهمان ابتدا با استقبال بسیار گسترده سازمان و شرکت ها مواجه شدیم، اکنون که سال 95 می باشد توانسته ایم بیش از 36000 هزار ساعت آموزش مذاکره را به ثبت برسانیم. با بسیار از شرکت ها از همان ابتدا که شروع به همکاری کردیم، هنوز هم به شکل ادامه دار، گرم و اثر بخش همکاری ما ادامه دارد. تعداد سازمان هایی که افتخار همکاری با آن ها را داشتیم امسال از 300 سازمان گذشت.
حرف ما ساده ولی کاملا درست بود، ما می گفتیم مذاکره کردن مانند آواز خواندن یک کار مهارتی است. شما نمی توانید با رفتن به دانشگاه و درس خواندن مدرک آواز خواندن را بگیرید بلکه باید زیاد تمرین کنید (تمرین زیاد به همراه داشتن استاد قوی ). برای این منظور خواننده هایی هستند که مدرک تحصیلی آنها سیکل یا دیپلم است ولی خواننده های بسیار ماهری هستند و افرادی هم هستند که دکترای خوانندگی دارند ولی نمی توانند یک آواز خوب بخوانند. پس باید گفت که این یک کار مهارتی است. مذاکره هم یک کار مهارتی است. افرادی با مدرک تحصیلی دیپلم وجود دارند که بهترین مذاکرات را با شرکت ها انجام می دهند و در برعکس عده ای را می شناسم که دکترای ارتباطات ، بازاریابی و مذاکره دارند و به عنوان یک مدیر فروش در یک کمپانی مشغول به کار شدند و نزدیک بود که آن شرکت را به ورشکستگی بکشند. که این سری افراد فقط درس خوانده اند
دوره های آموزش ما این گونه نیست که پس از پایان دوره، افراد را رها کنیم و تنها یک مدرک شرکت در دوره به آن ها بدهیم.
افرادی که در دوره های آکادمی مذاکره شرکت می کنند موظف هستند تا از مذاکره ی خود با همکاران و دوستان خود فیلم ضبط کنند و برای ما ارسال کنند تا ما مذاکره ی آن ها را نقد کنیم و ایرادات کارشان را به آنها بگوییم. به این ترتیب افراد با مذاکره و فن بیان درگیر می شوند . هر کس تمایل دارد تا یک مذاکره خوب انجام دهد. باید مذاکره ای را که خودش با همکارش انجام می دهد یا اینکه خودش با یک فردی که قرار است قرارداد را امضا کند را ضبط می کند یا به صورت صوتی یا به صورت تصویری و آن را برای ما ارسال می کند و ما هم مذاکره کننده های حرفه ای را از میان این افراد تشخیص می دهیم و یا اینکه به آنها جایزه می دهیم و یا اینکه آنها را برای قضاوت کردن می بریم. به این شکل که جلساتی را ترتیب می دهیم و افراد مذاکرات ضبط شده خودشان را می آوردند و مذاکره می کردند و بعد ما به همراه سه داور دیگر همانند آکادمی می نشستیم و ایرادهای کار آنها را می گرفتیم.
هدف ما در در دوره های آموزشی، تنها تدریس درس به صورت تئوری نیست. کلاس بر دو حالت شکل می گیرد یا داخل سازمان و یا خارج از سازمان است. اگر خارج از سازمان بود که سازمان به ما اجازه می دهد که افراد را به بیرون از کمپانی و یا شرکت ببریم مثلا در کوههای دارآباد،ولنجک و... و تمرینهایی را که Business School های دنیا انجام می شود را با افراد انجام می دهیم و یا اینکه سازمان می گوید که تمرینها را داخل سازمان آموزش دهید. که در اینجا آموزشها بر اساس case study انجام می شود . که این Case ها به این شکل است که بنده یک سری Case هایی را می آورم و به شماها نشان می دهم و شما بحث آن ها را یاد می گیرید. و این موارد به نحوی است که مثلا از یکی از افراد می خواهیم که مذاکره کند و از بقیه می خواهیم که ایرادهای مذاکره را پیدا کنند که این یادگیری برای همیشه در ذهن طرف باقی می ماند. و این راه حل بهتر از این است که بنده از روی یک کتاب توضیحاتی را به شماها بدهم و شما چیزی یاد نگیرید و این همانند همان مدرک تحصیلی گرفتن خیلی از افراد می شود که فقط مدرکی را دریافت کرده اند و اطلاعات چندانی ندارند و مدرکشان هم کاربردی ندارند. پس متد آموزش Case study base است . و براساس Caseها توضیحی می دهیم که از هر کدام از شما چه انتظاراتی را داریم.
بنابراین از هر کدام از شما می خواهیم که دو یا سه فیلم از فیلمهایی را که ما به شما نشان می دهیم را برای جلسه آینده به ساده ترین شکل کیس بیاورید. به عنوان مثال با همکار،دوست یا تأمین کننده یا هر کسی که در آنجا حضور داشت یک سناریو را یادشت کنید و طبق آن سناریو یک فیلمی را به ما تحویل دهید که تحویل دادن فیلم پنج نمره دارد و تحلیل آن فیلم ده نمره دیگر دارد و پنج نمره دیگر هم آزمون کتبی می باشد که در جلسه آینده یک آزمون کتبی کوچک از شما می گیریم. و بدین شکل که دو سوال به شما می دهیم و راجع به آن دو سوال از هر کس که دوست داشتید مشورت می گیرد و یک پاسخی را به ما می دهید و ما هم در آخر نمره ای را به شما می دهیم.
حرف ما ساده ولی کاملا درست بود، ما می گفتیم مذاکره کردن مانند آواز خواندن یک کار مهارتی است. شما نمی توانید با رفتن به دانشگاه و درس خواندن مدرک آواز خواندن را بگیرید بلکه باید زیاد تمرین کنید (تمرین زیاد به همراه داشتن استاد قوی ). برای این منظور خواننده هایی هستند که مدرک تحصیلی آنها سیکل یا دیپلم است ولی خواننده های بسیار ماهری هستند و افرادی هم هستند که دکترای خوانندگی دارند ولی نمی توانند یک آواز خوب بخوانند. پس باید گفت که این یک کار مهارتی است. مذاکره هم یک کار مهارتی است. افرادی با مدرک تحصیلی دیپلم وجود دارند که بهترین مذاکرات را با شرکت ها انجام می دهند و در برعکس عده ای را می شناسم که دکترای ارتباطات ، بازاریابی و مذاکره دارند و به عنوان یک مدیر فروش در یک کمپانی مشغول به کار شدند و نزدیک بود که آن شرکت را به ورشکستگی بکشند. که این سری افراد فقط درس خوانده اند
دوره های آموزش ما این گونه نیست که پس از پایان دوره، افراد را رها کنیم و تنها یک مدرک شرکت در دوره به آن ها بدهیم.
افرادی که در دوره های آکادمی مذاکره شرکت می کنند موظف هستند تا از مذاکره ی خود با همکاران و دوستان خود فیلم ضبط کنند و برای ما ارسال کنند تا ما مذاکره ی آن ها را نقد کنیم و ایرادات کارشان را به آنها بگوییم. به این ترتیب افراد با مذاکره و فن بیان درگیر می شوند . هر کس تمایل دارد تا یک مذاکره خوب انجام دهد. باید مذاکره ای را که خودش با همکارش انجام می دهد یا اینکه خودش با یک فردی که قرار است قرارداد را امضا کند را ضبط می کند یا به صورت صوتی یا به صورت تصویری و آن را برای ما ارسال می کند و ما هم مذاکره کننده های حرفه ای را از میان این افراد تشخیص می دهیم و یا اینکه به آنها جایزه می دهیم و یا اینکه آنها را برای قضاوت کردن می بریم. به این شکل که جلساتی را ترتیب می دهیم و افراد مذاکرات ضبط شده خودشان را می آوردند و مذاکره می کردند و بعد ما به همراه سه داور دیگر همانند آکادمی می نشستیم و ایرادهای کار آنها را می گرفتیم.
هدف ما در در دوره های آموزشی، تنها تدریس درس به صورت تئوری نیست. کلاس بر دو حالت شکل می گیرد یا داخل سازمان و یا خارج از سازمان است. اگر خارج از سازمان بود که سازمان به ما اجازه می دهد که افراد را به بیرون از کمپانی و یا شرکت ببریم مثلا در کوههای دارآباد،ولنجک و... و تمرینهایی را که Business School های دنیا انجام می شود را با افراد انجام می دهیم و یا اینکه سازمان می گوید که تمرینها را داخل سازمان آموزش دهید. که در اینجا آموزشها بر اساس case study انجام می شود . که این Case ها به این شکل است که بنده یک سری Case هایی را می آورم و به شماها نشان می دهم و شما بحث آن ها را یاد می گیرید. و این موارد به نحوی است که مثلا از یکی از افراد می خواهیم که مذاکره کند و از بقیه می خواهیم که ایرادهای مذاکره را پیدا کنند که این یادگیری برای همیشه در ذهن طرف باقی می ماند. و این راه حل بهتر از این است که بنده از روی یک کتاب توضیحاتی را به شماها بدهم و شما چیزی یاد نگیرید و این همانند همان مدرک تحصیلی گرفتن خیلی از افراد می شود که فقط مدرکی را دریافت کرده اند و اطلاعات چندانی ندارند و مدرکشان هم کاربردی ندارند. پس متد آموزش Case study base است . و براساس Caseها توضیحی می دهیم که از هر کدام از شما چه انتظاراتی را داریم.
بنابراین از هر کدام از شما می خواهیم که دو یا سه فیلم از فیلمهایی را که ما به شما نشان می دهیم را برای جلسه آینده به ساده ترین شکل کیس بیاورید. به عنوان مثال با همکار،دوست یا تأمین کننده یا هر کسی که در آنجا حضور داشت یک سناریو را یادشت کنید و طبق آن سناریو یک فیلمی را به ما تحویل دهید که تحویل دادن فیلم پنج نمره دارد و تحلیل آن فیلم ده نمره دیگر دارد و پنج نمره دیگر هم آزمون کتبی می باشد که در جلسه آینده یک آزمون کتبی کوچک از شما می گیریم. و بدین شکل که دو سوال به شما می دهیم و راجع به آن دو سوال از هر کس که دوست داشتید مشورت می گیرد و یک پاسخی را به ما می دهید و ما هم در آخر نمره ای را به شما می دهیم.